غزل تنهایی
غزل تنهایی

غزل تنهایی

دلنوشته

سلام.

ممنون که به وبلاگ من سر زدین

همیشه دلم میخواسته یه وبلاگ داشته باشم.و توی اون هر چی که دلم میخواد بنویسم.

که بشه مونس تنهاییم.

واین سعادت نصیبم شد و یکی از دوستان خوبم به من کمک کردن و ازشون ممنونم.

من زیاد دست به قلمم خوب نیست ولی دلم میخواد اینجا حرفهای تنهاییم رو بنویسم.

دلتنگیهام دلخوریهام.ناراحتیهام.

شاید یکم دلم سبک بشه.

مخصوصا این روزا که حسابی دلم از دنیا گرفته.

نظرات 2 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 18:56

سلام غزل جان.
وبلاگ خوب و قشنگی داری.
سختی ها گذرا هستند امیدوارم روزی برسه با مطالب شادت خوشحالمون کنی

سلامممممم مرسی که اومدی.

عباس سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 15:59 http://ali999.blogsky.com

سلام خدمت بانو غزل عزیز

باز پائیز است
باز این دل از غمی دیرینه لبریز است
باز میلرزدبخودسرشاخه های بید سرگردان
باز میریزد فرو بر چهره ام باران
باز رنجورم ،خداوندا ، پریشانم
باز میبینم که بی تابانه گریانم
****
باز پائیز است
باز این دنیا غم انگیز است
باز پائیز است و پائیز است من تنها
و مرگ این دل سرگردان از درد جدائیها

سلام.
ممنون شعر زیبایی بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.